پاسخ متغیرهای هموسیستئین پلاسما و شاخص‌های آتروژنیک به یک جلسه تمرین شنای استقامتی در موش‌‌های صحرایی

Authors

  • امینی, امیر تهران، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج)، مرکز تحقیقات فیزیولوژی ورزشی
  • سبحانی, وحید تهران، مرکز تحقیقات فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج)
  • علیمرادی, نسیم تهران، دانشگاه تهران
  • مزرعه, احمد تهران، دانشگاه تهران
  • کردی, محمد رضا تهران، دانشگاه تهران، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی
Abstract:

مقدمه: اخیراً عوامل خطرزای جدیدی برای بیماری‌‌های قلبی – عروقی شناخته شده است که شامل سطوح هموسیستئین و پروتئین واکنشی C خون می‌‌باشد. با توجه به عدم اجماع کلی از نقش ورزش بر سطوح هموسیستئین پلاسما، در این مطالعه، اثر یک جلسه تمرین شنای استقامتی بر سطوح هموسیستئین پلاسما و شاخص آتروژنیک موش‌‌های صحرایی بررسی شد. روش بررسی: تعداد 14 سر موش‌‌ نر صحرایی ویستار با محدوده وزنی 20±180 گرم به‌طور تصادفی و همسان از لحاظ وزن به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. موش‌های گروه تجربی در پروتکل شنای استقامتی که شامل تمرین شنا به مدت 60 دقیقه بود، شرکت داده شدند. جلسات آشنایی حیوانات با تمرین شنا در طی 2 هفته اول انجام شد به نحوی که در طی این جلسات، مدت و شدت تمرین به تدریج افزایش یافت تا زمانی که موش‌‌ها توانستند با تحمل اضافه بار 5% وزن خودشان، 60 دقیقه شنا کنند. خون گیری 24 ساعت بعد از انجام پروتکل فعالیت اصلی از موش‌های بی هوش به طور مستقیم از قلب و تا حداکثر مقدار ممکن صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تی مستقل و تی وابسته استفاده شد. یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که در متغیر هموسیستئین بین دو گروه کنترل و تجربی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<) اما در متغیرهای کلسترول تام و HDL بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. بحث و نتیجه‌گیری: در مجموع یافته‌‌های مطالعه حاضر نشان می‌دهد، یک جلسه تمرین شنای استقامتی طولانی مدت و با شدت کم می‌‌تواند تأثیر معناداری بر کاهش هموسیستئین و در نتیجه کاهش خطر بیماری‌‌های قلبی عروقی داشته باشد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

پاسخ متغیرهای هموسیستئین پلاسما و شاخص های آتروژنیک به یک جلسه تمرین شنای استقامتی در موش های صحرایی

مقدمه: اخیراً عوامل خطرزای جدیدی برای بیماری های قلبی – عروقی شناخته شده است که شامل سطوح هموسیستئین و پروتئین واکنشی c خون می باشد. با توجه به عدم اجماع کلی از نقش ورزش بر سطوح هموسیستئین پلاسما، در این مطالعه، اثر یک جلسه تمرین شنای استقامتی بر سطوح هموسیستئین پلاسما و شاخص آتروژنیک موش های صحرایی بررسی شد. روش بررسی: تعداد 14 سر موش نر صحرایی ویستار با محدوده وزنی 20±180 گرم به طور تصادفی و ه...

full text

اثر شنای استقامتی بر سطح سرمی هموسیستئین و شاخص آتروژنیک موش صحرایی

زمینه و هدف : هموسیستئین و شاخص آتروژنیک از عوامل خطرزای مهم و مستقل بیماری‌های قلبی - عروقی هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر ده هفته تمرین شنای استقامتی بر سطح سرمی هموسیستئین و شاخص آتروژنیک موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی در دو گروه ده تایی کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی ده هفته تمرین شنای استقامتی (5 روز در هفته به...

full text

تأثیر مکمل سازی طولانی‌مدت کراتین در تمرین شنای استقامتی بر سطوح هموسیستئین پلاسما و عوامل خطرساز لیپیدی موش های صحرایی

Background and Aim: Homocysteine (HCY) is an independent risk factor for the development of cardiovascular disease. Since Creatine synthesis in the liver accounts for nearly 70% of daily homocysteine formation, creatine supplementation might inhibit Hcy production. The present study investigated the effects of creatine supplementation in endurance training on Hcy levels and lipid risk factors. ...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 16  issue 4

pages  12- 19

publication date 2015-01

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Keywords

No Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023